loading...
پايگاه جامع فرهنگی مذهبی محبّان مهدی (عج)

 

1- قال الإمام المهدي - عجّل الله تعالي فرجه
الشّريف - : الَّذي يَجِبُ عَلَيْكُمْ وَ لَكُمْ أنْ تَقُولُوا:
إنّا قُدْوَةٌ وَ أئِمَّةٌ وَ خُلَفاءُ اللهِ في أرْضِهِ، وَ اُمَناؤُهُ عَلي
خَلْقِهِ، وَ حُجَجُهُ في بِلادِهِ، نَعْرِفُ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ، وَ نَعْرِفُ
تَأْويلَ الْكِتابِ وَ فَصْلَ الْخِطابِ.

 

«تفسير عيّاشي، ج 1، ص 16»

 

امام زمان - عجّل الله تعالي فرجه الشّريف
- فرمود:
بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود كه معتقد باشيد بر اين كه ما اهل بيت
رسالت، محور و اساس امور، پيشوايان هدايت و خليفه خداوند متعال در زمين هستيم. همچنين
ما امين خداوند بر بندگانش و حجّت او در جامعه مي باشيم، حلال و حرام را
مي شناسيم، تأويل و تفسير آيات قرآن را عارف و آشنا هستيم.




بقیه در ادامه مطلب

 

1- قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْكَري - عليه
السلام - :
إنَّ
اللهَ تَبارَكَ وَ تَعالي بَيَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سائِرِ خَلْقِهِ بِكُلِّ شَيء،
وَ يُعْطِيهِ اللُّغاتِ، وَمَعْرِفَةَ الاْنْسابِ وَالاْجالِ وَالْحَوادِثِ،
وَلَوْلا ذلِكَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَ الْحُجَّةِ وَالْمَحْجُوحِ فَرْقٌ.

 

«الكافي، ج 1، ص 519، ح 11»

 

امام حسن عسكري - عليه السلام - فرمود: همانا خداوند
متعال، حجّت و خليفه خود را براي بندگانش الگو و دليلي روشن قرار داد، همچنين
خداوند حجّت خود را ممتاز گرداند و به تمام لغت ها و اصطلاحات قبائل و اقوام
آشنا ساخت و أنساب همه را مي شناسد و از نهايت عمر انسان ها و موجودات و
نيز جريات و حادثه ها آگاهي كامل دارد و چنانچه اين امتياز وجود
نمي داشت، بين حجّت خدا و بين ديگران فرقي نبود.






 بقیه در ادامه مطلب

 

1-
قالَ الإمامُ الهادي - عليه السلام - : مَنِ اتَّقي اللهَ يُتَّقي، وَ مَنْ أطاعَ
اللّهَ يُطاعُ، وَ مَنْ أطاعَ الْخالِقَ لَمْ يُبالِ سَخَطَ الْمَخْلُوقينَ،
وَمَنْ أسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ أنْ يَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقينَ.

 

«بحارالأنوار، ج 68، ص 182، ح 41»

 

امام هادي - عليه السلام - فرمود: كسي كه تقوي الهي را رعايت نمايد و مطيع
احكام و مقرّرات الهي باشد، ديگران مطيع او مي شوند و هر شخصي كه اطاعت از
خالق نمايد، باكي از دشمني و عداوت انسان ها نخواهد داشت; و چنانچه خداي
متعال را با معصيت و نافرماني خود به غضب درآورد، پس سزاوار است كه مورد خشم و
دشمني انسان ها قرار گيرد.




بقیه در ادامه مطلب

 

1- قالَ الإمام الجواد - عليه
السلام - :
الْمُؤمِنُ
يَحْتاجُ إلي ثَلاثِ خِصال: تَوْفيق مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظ مِنْ
نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ يَنْصَحُهُ.

 

«بحارالأنوار، ج 72، ص 65، ح 3»

 

امام جواد - عليه السلام - فرمود: مؤمن در هر حال نيازمند به سه خصلت است: توفيق
از طرف خداوند متعال، واعظي از درون خود، قبول و پذيرش نصيحت كسي كه او را نصيحت
نمايد.




بقیه در ادامه مطلب

 

1- قال الامام الرّضا - عليه
السلام - :
مَنْ
زارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ عليه السلام بِشَطِّ الْفُراتِ، كانَ كَمَنْ زارَ اللهَ فَوْقَ عَرْشِهِ.

 

«مستدرك الوسائل، ج 10، ص 250، ح 38»

 

امام رضا- عليه السلام - فرمود: هر مؤمني كه قبر
امام حسين عليه السلام را كنار شطّ فرات )در كربلا( زيارت كند همانند كسي است كه
خداوند متعال را بر فراز عرش زيارت كرده باشد.




بقیه در ادامه مطلب

 

1- قالَ الإمام الكاظم - عليه
السلام - :
وَجَدْتُ
عِلْمَ النّاسِ في أرْبَع: أَوَّلُها أنْ تَعْرِفَ رَبَّكَ، وَالثّانِيَةُ أنْ
تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِكَ، وَالثّالِثَةُ أنْ تَعْرِفَ ما أرادَ مِنْكَ،
وَالرّبِعَةُ أنْ تَعْرِفَ ما يُخْرِجُكَ عَنْ دينِكَ.

 

«الكافي، ج 1، ص 50، ح 11»

 

امام موسي كاظم - عليه السلام - فرمود: تمام علم مردم را در چهار مورد
شناسائي كرده ام: اوّلين آن ها اين كه پروردگار و آفريدگار خود را
بشناسي و نسبت به او شناخت پيدا كني. دوّم، اين كه بفهمي كه از براي وجود تو و نيز
براي بقاء حيات تو چه كارها و لاش هائي صورت گرفته است. سوّم، بداني كه براي
چه آفريده شده اي و منظور چه بوده است. چهارم، معرفت پيدا كني به آن چيزهائي
كه سبب مي شود از دين و اعتقادات خود منحرف شوي (يعني راه خوشبختي و
بدبختي خود را بشناسي و در جامعه چشم و گوش بسته حركت نكني).




بقیه در ادامه مطلب

 

1- قالَ الإمامُ الصّادقُ - عليه
السلام - :
حَديثي
حَديثُ أبي، وَ حَديثُ أبي حَديثُ جَدي، وَ حَديثُ جَدّي حَديثُ الْحُسَيْنِ، وَ
حَديثُ الْحُسَيْنِ حَديثُ الْحَسَنِ، وَ حَديثُ الْحَسَنِ حَديثُ أميرِالْمُؤْمِنينَ،
وَ حَديثُ أميرَالْمُؤْمِنينَ حَديثُ رَسُولِ اللهِ (صلي الله عليه وآله
وسلم)، وَ حَديثُ رَسُولِ اللهِ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

 

«بحارالأنوار، ج 2، ص 178، ح 28»

 

امام جعفر صادق - عليه السلام - فرمود: سخن و حديث من
همانند سخن پدرم مي باشد، و سخن پدرم همچون سخن جدّم، و سخن جدّم نيز مانند
سخن حسين و نيز سخن او با سخن حسن يكي است و سخن حسن همانند سخن اميرالمؤمنين علي
و كلام او از كلام رسول خدا مي باشد، كه سخن رسول الله به نقل از سخن خداوند
متعال خواهد بود.




بقیه در ادامه مطلب

 

1- قالَ الاْمامُ الباقر - عليه
السلام - :
إذا
أرَدْتَ أنْ تَعْلَمَ أنَّ فيكَ خَيْراً، فَانْظُرْ إلي قَلْبِكَ فَإنْ كانَ
يُحِبُّ أهْلَ طاعَةِ اللّهِ وَ يُبْغِضُ أهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَفيكَ خَيْرٌ;
وَاللّهُ يُحِبُّك، وَ إذا كانَ يُبْغِضُ أهْلَ طاعَةِ اللّهِ وَ يُحِبّ أهْلَ
مَعْصِيَتِهِ فَلَيْسَ فيكَ خَيْرٌ; وَ اللّهُ يُبْغِضُكَ، وَالْمَرْءُ مَعَ مَنْ
أحَبَّ.

 

«وسائل الشّيعة، ج 16، ص 183، ح 1»

 

امام محمد باقر - عليه السلام - فرمود: اگر خواستي
بداني كه در وجودت خير و خوشبختي هست يا نه، به درون خود دقّت كن اگر اهل عبادت و
طاعت را دوست داري و از اهل معصيت و گناه ناخوشايندي، پس در وجودت خير و سعادت
وجود دارد; و خداوند تو را دوست مي دارد. ولي چنانچه از اهل طاعت و عبادت
ناخوشايند باشي و به اهل معصيت عشق و علاقه ورزيدي، پس خير و خوبي در تو نباشد; و
خداوند تو را دشمن دارد. و هر انساني با هر كسي كه به او عشق و علاقه دارد، با
همان محشور مي گردد.




بقیه در ادامه مطلب

 

1- قالَ الاْمامُ السجاد - عليه
السلام - :
ثَلاثٌ
مَنْ كُنَّ فيهِ مِنَ الْمُؤمِنينَ كانَ في كَنَفِ اللّهِ، وَأظَلَّهُ اللّهُ
يَوْمَ الْقِيامَةِ في ظِلِّ عَرْشِهِ، وَآمَنَهُ مِنْ فَزَعِ الْيَوْمِ
الاْكْبَرِ:

 

مَنْ
أَعْطي النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ، ورَجُلٌ لَمْ يَقْدِمْ
يَداً وَرِجْلاً حَتّي يَعْلَمَ أَنَّهُ في طاعَةِ اللّهِ قَدِمَها أَوْ في
مَعْصِيَتِهِ، وَرَجُلٌ لَمْ يَعِبْ أخاهُ بِعَيْب حَتّي يَتْرُكَ ذلكَ الْعِيْبَ
مِنْ نَفْسِهِ.

 

«بحارالأنوار، ج 75، ص 141، ح 3»

 

امام سجاد - عليه اسلام - فرمود: سه حالت و خصلت
در هر يك از مؤمنين باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قيامت در سايه رحمت عرش
الهي مي باشد و از سختي ها و شدايد صحراي محشر در امان است: اوّل آن كه در كارگشائي
و كمك به نيازمندان و درخواست كنندگان دريغ ننمايد. دوّم آن كه قبل از هر نوع
حركتي بينديشد كه كاري را كه مي خواهد انجام دهد يا هر سخني را كه
مي خواهد بگويد آيا رضايت و خوشنودي خداوند در آن است يا مورد غضب و سخط او
مي باشد. سوّم قبل از عيب جوئي و بازگوئي عيب ديگران، سعي كند
عيب هاي خود را برطرف نمايد.




بقیه در ادامه مطلب

 

1- قالَ الاْمامُ الْحُسَيْن - عليه
السلام - :
إنَّ
قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ التُّجارِ، وَ إنَّ قَوْماً
عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبْيدِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا
اللهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبادَةٌ الْأحْرارِ، وَ هِيَ أفْضَلُ الْعِبادَةِ.

 

«بحارالأنوار، ج 75، ص 117، ح 5»

 

امام حسين - عليه السلام - فرمود: همانا
عدّه اي خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوي بهشت عبادت مي كنند كه آن
يك معامله و تجارت خواهد بود و عدّه اي ديگر از
روي ترس خداوند را عبادت و ستايش مي كنند كه همانند عبادت و اطاعت نوكر از
ارباب باشد و طائفه اي هم به عنوان شكر و سپاس از روي
معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستايش مي نمايند; و اين نوع، عبادت آزادگان
است كه بهترين عبادات مي باشد.




بقیه در ادامه مطلب

 


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي - عَلَيْهِ السَّلام - : يَا ابْنَ آدْم! عَفِّ عَنِ
مَحارِمِ اللّهِ تَكُنْ عابِداً، وَ ارْضِ بِما قَسَّمَ اللّهُ سُبْحانَهُ لَكَ
تَكُنْ غَنِيّاً، وَ أحْسِنْ جَوارَ مَنْ جاوَرَكَ تَكُنْ مُسْلِماً، وَ صاحِبِ
النّاسَ بِمِثْلِ ما تُحبُّ أنْ يُصاحِبُوكَ بِهِ تَكُنْ عَدْلاً.

 

«بحارالأنوار، ج 78، ص 112»

 

امام حسن مجتبي - عليه السلام - فرمود: اي فرزند آدم!
نسبت به محرّمات الهي عفيف و پاكدامن باش تا عابد و بنده خدا باشي. راضي باش بر
آنچه كه خداوند سبحان برايت تقسيم و مقدّر نموده است، تا هميشه غني و بي نياز
باشي. نسبت به همسايگان، دوستان و همنشينان خود نيكي و احسان نما تا مسلمان محسوب
شوي. با افراد (مختلف) آنچنان بر خورد كن كه انتظار داري ديگران همانگونه با
تو بر خورد نمايند.




بقیه در ادامه مطلب

 


قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : نَحْنُ وَسيلَتُهُ في خَلْقِهِ، وَ
نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ في غَيْبِهِ، وَ
نَحْنُ وَرَثَةُ أنْبيائِهِ.

 

«شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 16، ص 211»

 

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمود: ما أهل
بيت پيامبر، وسيله ارتباط خداوند با خلق او هستيم، ما برگزيدگان
پاك و مقدّس پروردگار مي باشيم، ما حجّت و راهنما خواهيم بود; و ما وارثان
پيامبران الهي هستيم.




بقیه در ادامه مطلب

1
ـ قالَ الاْمامُ علي - عَلَيْهِ السلام - : إغْتَنِمُوا الدُّعاءَ عِنْدَ خَمْسَةِ
مَواطِنَ: عِنْدَ قِرائَةِ الْقُرْآنِ، وَ عِنْدَ الاْذانِ، وَ عِنْدَ نُزُولِ
الْغَيْثِ، وَ عِنْدَ الْتِقاءِ الصَفَّيْنِ لِلشَّهادَةِ، وَ عِنْدَ دَعْوَةِ
الْمَظْلُومِ، فَاِنَّهُ لَيْسَ لَها حِجابٌ دوُنَ الْعَرْشِ.

 

«بحارالأنوار، ج 90، ص 343، ح 1»

 

امام علي - عليه السلام - فرمود: پنج موقع را براي دعا و حاجت خواستن غنيمت
شماريد: موقع تلاوت قرآن، موقع اذان، موقع بارش باران، موقع جنگ و جهاد ـ في سبيل
اللّه ـ موقع ناراحتي و آه كشيدن مظلوم. در چنين موقعيت ها مانعي براي استجابت دعا
نيست.




بقیه در ادامه مطلب

 


قال رَسُولُ اللّهِ - صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ - : لا تُضَيِّعُوا
صَلاتَكُمْ، فَإنَّ مَنْ ضَيَّعَ صَلاتَهُ، حُشِرَ مَعَ قارُونَ وَ هامانَ، وَ
كانَ حَقّاً عَلي اللّهِ أنْ يُدْخِلَهُ النّارَ مَعَ الْمُنافِقينَ.

 

«وسائل الشّيعة، ج 4، ص 30»

 

رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: نماز را سبك و ناچيز مشماريد، هر
كس نسبت به نمازش بي اعتنا باشد و آنرا سبك و ضايع گرداند همنشين قارون و هامان
خواهد گشت و حقّ خداوند است كه او را همراه منافقين در آتش داخل نمايد.




بقیه در ادامه مطلب

 

قرآن کریم پیمان‌بستن با فاسقان را از آن جهت که عهد خود را با خدا شکسته‌اند غیرقابل اعتماد می‌داند و نتیجه پیمان‌شکنی را فساد در زمین و خسارت دانسته است.


وفای به عهد و پیمان که یکی از فرایض و از جمله آداب معاشرت و حسن سلوک با مردم به شمار می رود، باید همیشه مورد توجه باشد. در قرآن مجید و روایات اسلامی به این امر فوق العاده اهمیت داده شده که برخی از آیات و روایات را یادآور می شویم.


مۆمن وقتی متعهد می شود کاری را چه در فضای سیاسی، چه اجتماعی ، چه خانوادگی و چه در هر حوزه دیگری انجام دهد باید به این معنی توجه داشته باشد که وفای به عهد امری لازم و واجب است و قرآن مجید و روایات نسبت به این حقیقت تأکید و پافشاری دارند.


“وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْۆُولاً (سوره اسراء آیه 34)؛ به عهد و پیمن وفا کنید زیرا عهد و پیمان مورد بازپرسی است”.


“وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ …(سوره مریم آیه 54)؛ به داستان زندگی اسماعیل توجه کن، بی تردید او انسان وفادار به عهد و پیمان بود”.


شخصی به نام ابومالک می گوید به حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) گفتم مرا به همه قوانین دین خبر ده، گفت حضرت فرمودند : گفتار حق و حکومت به عدالت و وفای به عهد ، همه قوانین دین است.


موسی بن جعفر(علیه السلام) از پدرانش از رسول خدا(صلی الله و علیه وآله) روایت می کند که آن حضرت فرمود: کسی که پایبند به عهد و پیمانش نیست ، دین ندارد.


 وفای به عهد نشانه ی چیست؟
وفای به عهد علامت ایمان: قرآن مجید یکی از ویژگی ها و خصوصیات افراد با ایمان را وفای به عهد می داند و می فرماید: «وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ»؛[1] مۆمنان آنها هستند که امانت ها و عهد خود را مراعات می کنند.


نشانه نیکوکاران: در جای دیگر، قرآن مجید وفای به عهد را نشانه افراد نیکوکار دانسته و می فرماید: «…الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا…»؛[2] …نیکوکاران کسانی هستند که به عهد خود (هنگامی که عهد بستند) وفا می کنند…
وعده ای که مۆمن به برادر دینی خود می دهد نوعی نذر است که وفاکردن به آن لازم است جز این که کفاره ندارد و هر کس از وعده ای که داده است تخلف کند با خدا مخالفت کرده و خود را در معرض خشم پروردگار قرار داده و این همان است که قرآن می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟»


اسماعیل صادق الوعد: در اهمیت وفای به عهد همین بس که خدای متعال آنگاه که می خواهد از حضرت اسماعیل علیه السلام به عظمت نام ببرد ، وفای به عهد را به عنوان یکی از اوصاف برجسته او یادآور می شود و می فرماید: «وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولًا نَّبِیًّا»؛[3] در کتاب آسمانی خود از اسماعیل یاد کن که او در وعده هایش صادق و رسول و پیامبر بزرگی بود.


جالب آن که در این آیه وفای به عهد را پیش از مقام نبوت و رسالت می آورد، گویی که صدق به وعد پایه نبوت است.


به هر حال، قرآن مجید درباره وفای به عهد زیاد سفارش کرده و می فرماید: «…أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْۆُلاً»؛[4] …به عهد (خود) وفا کنید که از عهد سۆال می شود.


وفای به عهد از ویژگی های مۆمنان: رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: من کان یۆمن بالله والیوم الاخر فلیف اذا وعد.[5] آن کس که به خدا و روز جزا ایمان دارد ، باید به وعده خود وفا کند.


خلف وعده، علامت نفاق: در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: آیه المنافق ثلاثٌ إذا حدیث کذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان.[6] نشانه منافق سه چیز است: دروغگویی، پیمان شکنی و خیانت در امانت.


وفای به عهد همانند نذر است: هشام بن سالم می گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: عده المۆمن اخاه نذرٌ لاکفاره له فمن أخلف فبخلف الله بدأ ولمقته تعرض و ذلک قوله: «یا ایها الذین امنوا لم تقولون ما لاتفعلون کبر مقتاً عندالله ان تقولوا ما لاتفعلون؟»[7]


وعده ای که مۆمن به برادر دینی خود می دهد نوعی نذر است که وفاکردن به آن لازم است جز این که کفاره ندارد و هر کس از وعده ای که داده است تخلف کند با خدا مخالفت کرده و خود را در معرض خشم پروردگار قرار داده و این همان است که قرآن می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟».


خلف وعده، موجب خشم خدا است: امیرمۆمنان علیه السلام در فرمان خود به مالک اشتر فرمود: إیاک… ان تعدهم فتتبع موعدک بخلفک… و الخلف یوجب المقت عندالله و الناس قال الله تعالی «کبر مقتاً عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون»…[8] بپرهیز از این که به مردم وعده بدهی و تخلّف کنی… زیرا (تخلف از وعده) موجب خشم خدا و مردم خواهد شد، چنان که قرآن می فرماید: «نزد خدا بسیار خشم آور است که بگویید چیزی را که به آن عمل نمی کنید…».


وفای به عهد از حقوق ایمانی است: امام صادق علیه السلام فرمود: المۆمن اخوا المۆمن عینه و دلیله لایخونه و لایظلمه و لایغشه ولایعده عده فیخلفه.[9] مۆمن برادر مۆمن و مانند چشم و راهنمای اوست، به او خیانت نمی کند و ستم روا نمی دارد و او را فریب نمی دهد و به او وعده ای نمی دهد که تخلّف کند.


تذکّر لازم
همان گونه که از آیات و روایات استفاده می شود ، مسئله وفای به عهد از مسائل مهم و اساسی به شمار می رود که در دین مقدس اسلام مورد کمال عنایت قرار گرفته است، زیرا اگر بنا باشد به این مسئله اساسی توجه نشود زندگی مردم متلاشی خواهد شد و در اثر بی نظمی و هرج و مرج مردم از یکدیگر سلب اعتماد خواهند کرد و در نتیجه زیربنای روابط اجتماعی سست می شود. از این رو اسلام آنقدر به وفای به عهد اهمیت می دهد که حتی در مورد دشمن و کسی که از نظر عقیده و مسلک و هدف با انسان توافق ندارد وفای به عهد و پیمان را لازم می شمرد.


امام صادق علیه السلام فرمود: ثلاثٌ لم یجعل الله عزوجل لاحد فیهن رخصه: أداء الامانه الی البر والفاجر والوفاء بالعهد للبر والفاجر و بر الوالدین برین کانا اوفاجرین.[10]


سه چیز است که خداوند به هیچ کس اجازه تخلّف از آن را نداده است: ادای امانت در مورد هر کس خواه نیکوکار باشد یا بدکار و وفای به عهد درباره هر کس خواه نیکوکار باشد یا بدکار و نیکی به پدر و مادر خواه نیکوکار باشند یا بدکار.


امیرمۆمنان علیه السلام به مالک اشتر فرمان داد که اگر به دشمن خود هم وعده ای داده ای باید به پیمان خود وفا کنی، آنجا که فرمود: و إن عقدت بینک و بین عدوک عقده او البسته منک ذمه فحط عهدک بالوفاء وارع ذمّتک بالامانه واجعل نفسک جنه دون ما اعطیت، فإنّه لیس من فرائض الله شیء الناس اشد علیه اجتماعا مع تفرق اهوائهم و تشتّت آرائهم من تعظیم الوفاء بالعهود و قد لزم ذلک المشرکون فیما بینهم دون المسلمین لما استوبلوا من عواقب الغدر فلا تعذرنّ بذمّتک ولا تخیسن بعهدک و لاتختلن عدوک فإنه لایجتری علی الله إلا جاهل شقی، و قد جعل الله عهده و ذمّته أمناً أفضاه بین العباد برحمته و حریماً یسکنون إلی منعته…[11]


اگر بین خود و دشمنت پیمانی بستی و یا تعهد کردی که به او پناه دهی، جامه وفا را بر عهد خود بپوشان و تعهدات خود را محترم بشمار و جان خود را سپر تعهدات خویش قرار ده! زیرا هیچ یک از فرایض الهی مانند وفای به عهد و پیمان نیست که مردم جهان با تمام اختلافاتی که دارند نسبت به آن این چنین اتفاق نظر داشته باشند و حتی مشرکان زمان جاهلیت آن را مراعات می کردند، چرا که عواقب پیمان شکنی را آزموده بودند. بنابراین، هرگز پیمان شکنی مکن و در عهد خود خیانت روا مدار و دشمنت را فریب مده، زیرا غیر از شخص جاهل و شقی، کسی گستاخی بر خداوند را روا نمی دارد. خداوند عهد و پیمانی را که بنام او منعقد می شود با رحمت خود مایه آسایش بندگان و حریم امنی برایشان قرار داده تا به آن پناه برند…


در آئین مقدس اسلام وفای به عهد یکی از وظایف مسلمین است، خواه موقع جنگ باشد یا در حال عادی، طرف پیمان مسلمان باشد یا غیرمسلمان که برای نمونه به برخی از آیات و روایاتی که در این باره رسیده است، می پردازیم.


قرآن مجید می فرماید: «إِلاَّ الَّذِینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنقُصُوکُمْ شَیْئًا وَلَمْ یُظَاهِرُواْ عَلَیْکُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّواْ إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ»؛[12] مگر کسانی از مشرکان که با آنها عهد بسته اید و چیزی از آن فروگذار نکرده اند و با احدی بر ضدّ شما همدست نشده اند. پیمان آنها را تا پایان مدتش محترم بشمرید، زیرا خداوند پرهیزکاران را دوست می دارد.
سه چیز است که خداوند به هیچ کس اجازه تخلّف از آن را نداده است: ادای امانت در مورد هر کس خواه نیکوکار باشد یا بدکار و وفای به عهد درباره هر کس خواه نیکوکار باشد یا بدکار و نیکی به پدر و مادر خواه نیکوکار باشند یا بدکار


رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: المسلمون اخوه تتکافی دمائهم و یسعی بذمتهم ادناهم هم ید علی من سواهم؛[13] ارزش خون مسلمانان با یکدیگر برابر است و امانی که کوچکترین فرد آنها می دهد برای همه شان محترم است و آنها در مقابل بیگانگان به هم پیوسته و دارای قدرت متشکل و فشرده اند.


 کاری که به تدریج انسان را «مفسد فی‌الارض» می‌کند
وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ؛ خداوند از اینکه مثال (به موجودات ظاهراً کوچکی مانند) پشه و حتی بالاتر از آن بزند شرم نمی‏کند (در این میان) آنها که ایمان آورده‏اند می‏دانند حقیقتی است از طرف پروردگارشان، و اما آنها که راه کفر را پیموده‏اند (این موضوع را بهانه کرده) و می‏گویند منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟! (آری) خدا جمع زیادی را با آن گمراه و عده کثیری را هدایت می‏کند ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می‏سازد . (بقره/26)


الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فی الأَرْضِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ؛ (فاسقان آنها هستند که) پیمان خدا را پس از آن که محکم ساختند، می‏شکنند، و پیوندهائی را که خدا دستور داده برقرار سازند قطع می‏نمایند، و در جهان فساد می‏کنند، اینها زیانکارانند (بقره/27)


به پیمان فاسقان، اعتماد نکنید. کسى که پیمان خداوند را نقض مى‏کند، به عهد و پیمان دیگران وفادار نخواهد بود و عهدشکن، به تدریج مفسد مى‏شود. «ینقضون، یفسدون».


پی نوشت ها:
1- سوره مۆمنون/8، سوره معارج/32.
2- سوره بقره/177.
3- سوره مریم/54.
4- سوره اسراء /34.
5- اصول کافی، ج2/ص364، حدیث 2.
6- المستطرف، ج1/ ص198.
7- اصول کافی، ج2/ص364، حدیث 1.
8- نهج البلاغه، صبحی صالح، نامه 53.
9- اصول کافی، ج2/ص166، حدیث 3.
10- اصول کافی، چاپ اسلامیه، ج2/ص162، حدیث 15؛ بحارالانوار، چاپ بیروت، ج72/ص92.
11- نهج البلاغه صبحی صالح، نامه 53.
12- سوره توبه/4.
13- وسائل الشیعه، چاپ بیروت، ج 19، ص 55.


منابع:
محمدرضا مهدوی کنی، نقطه های آغاز در اخلاق عملی.
مهر نیوز

علم، چراغ راه انسان است و مسیر حرکت تکاملی او را روشن می‌کند تا بتواند به آسانی به اهداف خویش برسد و به قله کمال راه یابد. علم آموزی و دانش طلبی از ویژگی‌های انسان است و او را از حیوانات متمایز می‌سازد و به زندگی او جلوه خاص انسانی می‌بخشد. علم و آگاهی، نخستین شرط موفقیت انسان بلکه پایه و اساس سعادت او است. خوشی‌های دنیا و آخرت به وسیله علم به دست می‌آید. پیامبر اکرم(ص) فرمود: (انّ ا... یطاع بالعلم ویعبد بالعلم و خیرالدنیا والآخره مع العلم و شرّ الدنیا والآخره مع الجهل؛ خداوند به وسیله علم اطاعت می‌شود. خیر دنیا و آخرت با علم است و شر و بدی دنیا و آخرت همراه با جهل و نادانی است.)به تحقیق انسان بدون آگاهی و شناختِ راه‌های موفقیت و شرایط بهتر زندگی کردن نمی‌تواند به پیروزی برسد. امام علی(ع) به کمیل فرمود: (مامن حرکه الا و أنت فیه محتاج الی معرفه، ای کمیل، هیچ حرکت (و کاری) پیش نخواهد رفت جز این که در آن شناخت لازم را داشته باشی.) حیوانات به دلیل تمایلات حیوانی و شعور فطری از اشتباه و انحراف محفوظند و براساس یک نظم دقیق جبراً در حرکت می‌باشند.

حیوانات در زندان غریزه محبوسند و از ده‌ها قرن پیش تاکنون به طور یکنواخت زندگی کرده اند و هیچ پیشرفتی نداشته‌اند ولی انسان به حکم اختیار و آزادی گرفتار اشتباهات می‌شود و گاهی چیزهای زیانبار را سودمند می‌پندارد و چیزهای پرفایده را بی فایده تلقی می‌کند. با وجود این، انسان یک امتیاز و برتری بزرگ دارد و آن این که بر اثر داشتن عقل و اندیشه و آزادی توانسته است به پیشرفت‌های چشمگیری نائل شود. کاروان بشر به میزان ارتقای سطح علم و دانش خویش هم چنان به سوی کمال در حرکت است و تاکنون در رشته‌های گوناگون علمی و فنون مختلف، هزاران تحول و تطور را پدید آورده و روز به روز قوانین تازه تری از اسرار عالم هستی را کشف می‌کند و موقعیت بهتری می‌یابد. به قول یکی از دانشمندان: (تمام موجودات زنده به استثنای انسان، نوعی علم فطری از جهان و خود دارند. این غرایز آن‌ها را به شکل کاملاً مطمئنی برای تماس با حقیقت می‌راند. بنابراین آزادی فریب دهنده‌ای ندارند.

فقط موجوداتی که صاحب عقل‌اند، فریب می‌خورند و در نتیجه تکامل می‌پذیرند. حشرات برعکس، چنین نیستند و نظم اجتماعشان از ده‌ها هزار سال پیش تا امروز تغییری نکرده است. پرندگان می‌دانند کِی باید لانه بسازند و زنبورهای عسل موادی را که برای پرورش ملکه یا کارگران یا سربازان کندو لازم است، می‌شناسند. به علت خودکاری غریزه، جانوران آزادی ندارند که چون انسان به اقتضای هوا و هوس خود زندگی کنند. انسان هنوز راه و رسم اداره خود را نمی‌شناسد و هیچ گاه موفق به بنای یک تمدنی استوار نشده است. گویی شعور آدمی هنوز به آن درجه از کمال نرسیده است که بتواند زندگی اجتماعی ما را به همان خوبی که غریزه به اجتماع مورچه‌ها نظم می‌دهد، هدایت کند.

از پیامبر اکرم(ص)، نقل است که روزی به اصحاب خود رو کرده و می گویند: در باغهای بهشت گردش کنید!

می پرسند: باغهای بهشت چیست؟ می فرماید: مجالس ذکر است. صبح و شام بروید و ذکر خدا نمایید کسی که دوست دارد مقام خود را نزد خدا بداند، به منزلت و مقام خداوند در نزد خود بنگرد: زیرا خداوند بنده را در مقامی قرار می د هد که بنده خدای خود را در نزدخود قرار داده است. بدانید بهترین و پاکیزه ترین اعمال نزد خدا و بالاترین درجات شما و بهترین چیزی که خورشید بر آن می تابد، ذکر خداوند متعال است.1

ذکر عبارت است از حضور معنا در نفس که دارای مراتبی است، حضور معنا در ذهن حضور معنا در زبان وحضور معنا در قلب، از مراتب ذکر است.2

قرآن کریم، صریحاً، فلسفه سفارش به اقامه نماز را برای برپاداشتن ذکر، عنوان می کند.«اقم الصلوه لذکری»3

حتی آنجا که می فرماید:«ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر، می فرماید و لذکرالله اکبر»4

یعنی اگر چه نماز یک فایده مهم و مطلوب برای سعادت انسان دارد و آن هم بازداشتن از گناه وز شتی است اما ذکر و یاد خدا که فایده دیگر نماز و هدف نماز است، بزرگتر و مهم تر است.5 پس در حقیقت نماز از مظاهر مهم ذکر الهی است. ذکر در مقابل نسیان و فراموشی مطرح می شود یعنی انسان چیزی را فراموش می کند یا چیزی را می داند ولی از آن غفلت می کند6 یا در عمل به لوازم دانسته هایش پای بند نیست و رفتارش به نحوی است که با رفتار کسی که آن چیز را فراموش کرده، یکسان است یعنی آثار به یاد آن چیز بودن در رفتار فرد ظاهر نشود.

حال که روشن شد«نماز» ذکر خوانده شده و ذکر بهترین چیزی است که خورشید بر آن می تابد باید پرسید که نماز قرار است چه معنایی را در نفس و قلب ما حاضر نماید؟

امام خمینی در آداب نماز می فرماید:

نماز، اجرای توحید است با بدن، برای رسانیدن توحید به قلب.

یک رمز تکرار در رکعات و دفعات نماز و اذکار آن همین مسأله است. تأثیر تلقین در چشانیدن معنا به قلب، قلبی که بر اثر اشتغال به دنیا سخت شده و ارتباط تنگاتنگ خود با خالق را از یاد برده با تکرار اذکار در نماز، آن هم با قیام به این امر با تمام قوای جسمانی و فکری، این غفلت را می شوید وسنگ دل را نرم می کند باید توجه داشت که در نماز تمام اعضاء و جوارح به حرکت واداشته می شود پا، دست، کمر، لب و…هر چقدر ما در امری بیشتر و جدی تر وارد شویم و هر چقدر قوای بیشتری از ما در آن امر مشغول به کار شود، تأثیری که بر جان و روح ما به جای می گذارد، عمیق تر و ماندگارتر خواهد بود.مثال مناسب، ریزش مداوم و با فشار آب آبشار بر سنگهای رودخانه است که به مرور زمان سبب سائیدگی سنگها و گاه حتی سوراخ شدن سنگ می شود، قلب ما، تحت تأثیر اشتغالات روزمره سخت و سنگین می شود و از جهت دیگر گناهان و ناپاکیها، قلب فرد را تیره و کدر کرده از لطافت و حق پذیری اش می کاهد. به وسیله فشار تکلیف نماز و ذکر و با تداوم و استمرار روزانه، آن حقیقت به تدریج و کم کم بر قلب تأثیر کرده و معارف و اعتقادات در قلب راسخ می گردد.8

رمز این که شیطان همت خود را صرف می کند که ما را از اصل نماز باز بدارد و یا روح توجه و حضور قلب را که رمز تأثیر تلقینات نماز است از ما سلب کند همین است، چون می داند که«نماز ستون دین ماست»9

وقتی ما به اذکار نماز مشغول می شویم مثل آب قلیل که در برخورد با آب کر، نجاستهایش برطرف می شود، مانند قطره کوچکی هستیم که با اتصال به ملکوت، عیوب و نقائصمان، برطرف شود.

قرآن کریم می فرماید:«و اقم الصلواه طرفی النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السئیات ذالک ذکری للذاکرین؛نماز را در دو طرف روز و ابتدای شب به پا دار.قطعاً نیکیها، بدیها را از بین می برد این تذکری است برای یاد آوردن.10

پیامبر اکرم(ص) نیز می فرماید: «نماز مانند چشمه آب گرمی در کنار سرای یک انسان است. که روزی 5بار در شبانه روز خود را در آن می شوید و دیگر آلودگی و پلیدی بر وجودش باقی نمی ماند».

از سوی دیگر، نماز، غذای روح است همانطور که بدن ما به غذا نیازمند است و این نیاز مستمر و تدریجی است و با یک بار تغذیه نیاز بدن برای همیشه برطرف نمی شود و اگر غذای مناسب نیاز بدن را برطرف نکندبدن با تغذیه از مواد غیر مفید دچار سوء تغذیه می گردد.

نیاز روح به ارتباط با خالق و اعلام نیاز به درگاه او و خاکسایی به پیشگاه با عظمت و کبریایی او نیز نیازی مستمر و همیشگی است. فطرت انسان نیازمند پرستش است و اگر این پرستش، این رابطه زنده و رو در رو با هستی بخش پروردگار و صاحب خویش را برقرار نکند، خلا این رابطه، خود را در جایی نشان می دهد یا انسان را دچار سرگشتگی و حیرت می کند و یا پرستشهای انحرافی باز می دارد که هرگز روح انسانی را سیراب نمی کند و به قول حضرت ابراهیم(ع)«انی لا احب الافلین»11 انسان، محدود و افول کننده را دوست نمی دارد. و خطر بزرگی که سر راه انسان قرار می گیرد، خود فراموشی و مسخ است:«نسوالله فانسیهم انفسهم؛خدا را فراموش کردند پس خداوند آنان را از یاد خودشان برد».12

لازم به ذکر است یکی از اهداف اصلی نماز، دور کردن انسان از کبر و خودبزرگ بینی است.13

نماز سبب ایجاد روح خشوع و تواضع در برابر حق وخالق هستی می شود و انسان را از استکبار و بزرگ طلبی نجات می دهد و به فلاح می رساند خداوند درقرآن می فرماید:«و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین»14 و«قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون»15

1. المیزان، جلد1، صفحه337 به نقل از عده1.

2. المیزان، جلد1، صفحه335.

3. طه/14.

4. عنکبوت/45.

5. المیزان، ج16، صفحه141.

6. مفردات ذیل واژه.

7. ر.ک: صحیفه نور، ج صفحه امام خمینی و حائری شیرازی کتاب نماز.

8. فروغ کافی ـ جلد3، صفحه266 از حضرت رسول(ص)

9. هود/114.

10. انعام/76.

11. حشر/19.

12. فرض الله الصلاه تنزیهاً عن اشرک: بخشی از خطبه فدک حضرت زهرا(س)

13. غافر/27.

14. مؤمنون/1و2

منابع: به نقل از پايگاه اطلاع رساني حوزه

 

در آیه 129 سوره بقره ملاحظه شد که ابراهیم و اسماعیل از خداوند خواستند در میان امتی از ذریّه آنان پیامبری برگزیند که آیات الهی را بر مردم بخواند و کتاب وحکمت به آنان آموزد و آنان را تزکیه کند، این دعای ابراهیم واسماعیل چه زمانی مستجاب شد؟

 

در حدیث آمده است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «أَنَا دَعْوَةُ أَبی إِبْراهیم؛[1]

 

من به واسطه دعای پدرم ابراهیم به دنیا آمدم و مبعوث شدم.»

 

 

بنگر بین زمان دعای ابراهیم، و مستجاب شدن آن و به دنیا آمدن و مبعوث شدن حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم چقدر فاصله است! و از تأخیر استجابت دعا مأیوس مشو.

 



[1]. تفسیرالبرهان، ج1، ص156.

 

منابع: به نقل از پايگاه اطلاع رساني حوزه

هشام بن سالم گوید: حضرت امام صادق(ع) در حدیثی که در آن داستان حضرت داوود(ع) را ذکر می کند، فرمودند: حضرت داوود(ع) هنگامی که «زبور» را تلاوت می کرد، کوه ها و سنگ ها و پرندگان، پاسخ وی را می دادند، وی روزی به کوهی رسید که پیامبر عابدی به نام حزقیل(ع) در آنجا بود، چون آوای کوه ها و آواز درندگان و پرندگان را شنید، دانست که وی داوود(ع) است. حضرت داوود(ع) به او گفت: «ای حزقیل اجازه می دهی که به نزد تو بالا بیایم؟» حزقیل(ع) گفت: نه با شنیدن پاسخ منفی، حضرت داوود(ع) ناراحت شد و گریست.

خدای متعال به حزقیل(ع) وحی کرد که داوود(ع) را سرزنش نکن و از من عافیت بخواه، گویند حزقیل دست داوود(ع) را گرفت و وی را به جانب خود بالا برد، حضرت داوود به حزقیل(ع) گفت:

«ای حزقیل آیا هیچ گاه قصد گناه کرده ای؟» حزقیل(ع) گفت: نه. داوود(ع) گفت: «آیا از این عبادتِ خداوند تو را عُجبی رسیده است؟» حزقیل گفت: نه. داوود گفت: «آیا دل به دنیا داده ای و شهوات و لذّات دنیا را دوست داشته ای؟» حزقیل گفت: «آری، گاهی بر دلم راه یافته است!»

داوود(ع) گفت: «وقتی چنین حالتی پیدا می شود چه می کنی؟»

حزقیل(ع) گفت: «من به این درّه می روم و از آنچه در آن است عبرت می گیرم».

حضرت داوود(ع) به آن درّه رفت و به ناگاه تختی از آهن دید که جمجمه و استخوان های پوسیده ای بر آن و لوح آهنینی نیز آنجا بود که نوشته ای داشت، داوود(ع) آن را خواند، بر آن نوشته بود:

«من، اَرْوَیِ بْنِ سَلَمْ هستم که هزار سال پادشاهی کردم و هزار شهر ساختم و با هزار دوشیزه آمیزش کردم، آخر کارم این شد که: خاک بسترم و سنگ بالِشم و کرم ها و مارها همسایگانم هستند! پس هر که مرا بنگرد، به دنیا فریفته نشود».1

پی نوشت ها:

برگرفته از: گفت و شنود پیرامون موعود(ع)، ذبیح الله محسنی کبیر، ج 2، صص 3738.

1. کمال الدّین عربی، ج 2، باب 46، ما جاء فی التّعمیر، ص 524.


منابع: برگرفته از پايگاه اطلاع رساني حوزه

روایت است: در ایام «مالک بن دینار» مردی بود که تمام عمر خود را در خرابات به سر برده و روی به خیر نیاورد و اندیشه نیکی بر او نگذشت. نیکان روزگار از او حذر کردند، تا وقتی که فرشته مرگ دست مطالبه به دامن عمرش دراز کرد. او چون دریافت وقت مرگ فرا رسیده نظر در جراید اعمال خود کرد، نقطه امیدی در آن ندید. به جویبار عمر نگریست شاخی که دست امید بر آن توان زد نیافت، آهی از عمق جان کشید و به سوی ربّ الارباب روی کرد و گفت:

«یا مَنْ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَةُ ارْحَمْ مَنْ لَیسَ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَةُ: ای آنکه دنیا و آخرت از آن اوست رحم کن بر کسی که دنیا و آخرت از آن او نیست.»

این را گفت و جان داد.

اهل شهر به مرگ او شادی کردند و بر جنازه او به شادی گذشتند، او را به بیرون شهر برده به مزبله انداختند و خاک و خاشاک بر جنازه اش ریختند.

مالک بن دینار را در خواب گفتند: فلانی درگذشته و به مزبله اش افکنده اند، برخیز او را از آنجا بردار غسل بده و در مقبره نیکان دفن کن.

گفت: پروردگارا! او در میان خلق به بدکاری معروف بود؛ مگر چه چیز به درگاه کبریای تو آورده که سزای چنین کرامتی شده است؟

جواب آمد: چون به حالت جان دادن رسید که نامه عمل خود را نظر کرد و چون همه را خطا دید، مُفلسانه به درگاه ما نالید و عاجزانه به بارگاه ما نظر کرد، چون دست بر دامن فضل ما زد، بر دردمندی او رحم کردیم و چنان او را بخشیدم که انگار گناهی نداشته بود، از عذاب نجاتش دادیم و به نعمت های پایدارش رساندیم، کدام درد زده به درگاه ما نالید که او را شفا ندادیم؟ و کدام غمگین از ما خلاصی طلبید که خلعت شادکامی بر او نپوشاندیم؟!1

پی نوشت:

----------------------------

1. به نقل از منهج الصادقین 8، ص 109.


منابع : به نقل از پايگاه اطلاع رساني حوزه (کتاب عرفان اسلامی اثر استاد حسين انصاريان)

ایمان عبارت است از تصدیق به یگانگی خداوند و صفات و عدل او، اعتراف به رسالت پیامبر (ص) و تصدیق بر امامت دوازده امام معصوم علیهم السلام، ایمان همان تصدیق قلبی است، اقرار زبانی جزیی از حقیقت آن نیست و عمل نیز از ارکان آن بشمار نمی آید و ایمان متوقف بر آن نیست.

نشانه های افراد با ایمان چیست؟ امام رضا علیه السلام حقیقت ایمان را برای ما بیان فرموده است.

امام رضا علیه السلام می فرماید:

لا یستَکمِلُ عَبدٌ حقیقةَ الایمانِ حَتَّی تَکونَ فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِی الدّینِ وَ حُسنُ التَّقدیرِ فِی المَعیشَةِ، وَ الصَّبرُ عَلَی الرَّزایا؛[1] هیچ بنده ای حقیقت ایمانش را کامل نمی کند. مگر این که در او سه خصلت باشد:

  1. دین شناسی.
  2. تدبر نیکو در زندگی.
  3. شکیبایی در مصیبت ها و بلاها.

پی نوشت:


[1] علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 78، ص 339، ح1.


منابع : به نقل از پايگاه اطلاع رساني حوزه (بحارالانوار، حج78، اثر علامه مجلسی)

شخصی خدمت علی علیه السّلام عرض کرد: چهار مسئله دارم.

فرمود: بپرس اگرچه چهل مسأله باشد.

گفت:

واجب چیست واجب تر کدام است؟

نزدیک چیست و نزدیک تر کدام است؟

عجیب چیست و عجیب تر کدام است؟

مشکل چیست و مشکل تر کدام است؟

 

حضرت در پاسخ فرمود:

واجب اطاعت خدا است و واجب تر، ترک گناه است؛(چون با آلودگی به گناه عبادت مورد قبول نیست)؛

نزدیک قیامت است، و نزدیک تر مرگ؛

عجیب دنیا است، و عجیب تر علاقه به آن؛

مشکل قبر است و مشکل تر بی توشه رفتن.


منابع : به نقل از پايگاه اطلاع رساني حوزه (بحار الانوار، جلد 75، صفحه 31؛ اثر علامه محمد باقر مجلسی)

گزیده ای از توصیه های بهداشتی امام علی علیه السلام :

1- به خوردن ماهی مداومت مکنید؛ زیرا بدن را آب و لاغر می کند.[1]

2- خوردن گردو در گرمای شدید، حرارت داخلی را تهییج، و در بدن ایجاد دمل می نماید، و خوردن آن در زمستان کلیه ها را گرم و برودت را دفع می کند.[2]

3- هر گاه مسلمان ضعیف شود، گوشت و شیر بخورد.[3]

4- با خوردن بنفشه حرارت تب را بشکنید.[4]

5- نخوردن شام موجب ضعف و خرابی بدن می شود.[5]

6- شیر گاو دواست، و نیز فرمود: پیه های گاو دردآور و روغن و شیرش شفابخش است.[6]

7- کسی که در اول صبح 21 دانه کشمش بخورد مریض نمی شود.[7]

8- سیب بخورید که معده را دباغی می کند.[8]

9- خوردن گلابی قلب ناتوان را قوی و معده را پاکیزه می کند.[9]

10- سعتر برای معده کرک می شود مانند کرک های حوله.[10]

11-در گرمابه بر پشت نخوابید که آن پیه کلیه ها را آب می کند، و پاهای خود را با سفال نسایید که رگ جذام را تحریک می نماید.[11]

12- قبل از خوردن غذا نمک بخورید، اگر مردم خواص نمک را می دانستند آن را بر تریاق مجرب مقدم می داشتند.[12]

13- طول دادن نشستن به هنگام تخلی بواسیر می آورد.[13]

14- غده ها را از گوشت بیرون بیاورید که خوردن آنها رگ جذام را تحریک می کند.[14]

15- در برابر خورشید قرار نگیرید که رنگ بدن را متغیر، لباس را پوسیده و بیماری پنهان را آشکار می سازد.[15]

16- خوردن غذاهای رنگارنگ و متنوع شکم را بزرگ و الیه ها را سست می کند.[16]

 

پی نوشت:

 


[1]  الکافی، ج 6، ص 323، حدیث 5.

[2] الکافی، ج 6، ص 340، حدیث 1.

[3] الکافی، ج 6 ص 316 حدیث 2

[4]  الکافی، ج 6، ص 522، حدیث 11.

[5] الکافی، ج 6، ص 317 حدیث 8

[6] الکافی، ج 6، ص 337، حدیث 1.

[7] الکافی، ج 6، ص 351، حدیث 1.

[8] الکافی، ج 6،ص 357، حدیث 11.

[9] الکافی، ج 6، ص 357، حدیث 1.

[10] الکافی، ج 6، ص 375، حدیث 1

[11] الکافی، ج 6، ص 500، حدیث 19.

[12] الکافی، ج 6، ص 326، حدیث 4.

[13] خصال، باب الواحد، حدیث 65.

[14] الکافی، ج 6، ص 254، حدیث 5.

[15] خصال، باب الثلاثه ، حدیث 44.

[16] الکافی، ج 6، ص 317، حدیث 8.


منابع : به نقل از پايگاه اطلاع رساني حوزه (کتاب قضاوت های شگفت انگیز امیرالمؤمنین(ع)، اثر علامه محمدتقی شوشتری)

در آیه الکرسی شانزده مرتبه از خداوند، سخن آمده است، لذا پیامبر اکرم(ص) وائمّه معصومین اهمیت خاصی برای آن قائل بوده اند.
حضرت علی (ع) فرموده است: « اگر بدانید این آیه چه اندازه اهمیت دارد، در هیچ حال آنرا ترک نمی کردید.رسول خدا(ص) فرمود: آیه الکرسی از گنجینه ای در زیر عرش به من بخشیده شده است و قبل از من به هیچ پیغمبری داده نشده است. و از زمانی که این سخن را از پیامبر شنیدم، شبی بر من نگذشت که این آیه را نخوانم».
ابوذر غفاری از رسول اکرم سؤال کرد: برترین آیاتی که بر شما نازل شده، کدام ایه است؟ حضرت فرمود: بزرگترین آیه در قرآن آیه الکرسی است.
امام باقر (ع) می فرماید: « قرآن کلام برتر و بزرگ است و سوره ی بقره سید قرآن و ایه الکرسی سیّد بقره است. سپس فرمود: در ایه الکرسی پنجاه کلمه است و در هر کلمه پنجاه برکت و خیر وجود دارد».
رسول اکرم(ص) می فرماید: « هر کس موقع خواب آیه الکرسی بخواند، خداوند فرشته ای را برای نکهبانی و محافظت او می گمارد تا شب را به سلامت به صبح آورد».
رسول اکرم به حضرت علی (ع) فرمود: « یا علی مواظب باش که در تعقییب نماز های واجب حتماً- آیه الکرسی- را بخوانی، زیرا بر این عمل غیر از پیامبر و یا صدیق و شهید مواظبت نمی کند».
امام صادق (ع) فرمود: « برای هر چیزی نقطه ی اعلایی وجود دارد، و ایه الکرسی اعلا و برتر قرآن شریف است».
امام صادق فرمود: « دو برادر به محضر رسول اکرم رفتند و گفتند ما برای تجارت قصد مسافرت شام داریم، برای حفظ خود چه کنیم؟ حضرت در پاسخ فرمود: زمانی که به منزل وارد شدید، پس از بجا آوردن فریضه عشا و قتی به بستر خواب رفتید، در ابتدا تسبیحات حضرت فاطمهو سپس آیه الکرسی را بخوانید، تا صبح از هر حادثه و بلایی در امان خواهید بود».
امام صادق فرمود: « وقتی حیوان درنده ای را دیدی آیه الکرسی بخوان، ان شاالله آن حیوان از تو منصرف خواهد شد».
امام صادق (ع) فرمود: «هرگاه اراده کردی به جایی بروی که از آن خائف و ترسانی، آیه الکرسی را بخوان».
گویند: هرکه ایه الکرسی را بنویسد و بر بازوی خویش بندد، به هرجا وارد شود عزیز و محترم خواهد بود.
از حضرت علی روایت شده: « اگر کسی از شما از درد چشم خود بنالد، ایه الکرسی را بر آن بخواند و در قلب خود معتقد باشد که خوب می شود، خداوند او را شفا می بخشد. انشاالله».
گفته شده است: هیچ چیزی بیشتر از قرائت قرآن مخصوصاً آیه الکرسی در تقویت نیروی حافظه موثر نیست.
___________________________________
برگرفته از کتاب کلید های نجات

در کافي از حضرت ابوجعفر باقرعليه السلام روايت آمده که فرمود:

از جمله چيزهايي که خداوند - عزّوجلّ - به بنده‏ اش موسي‏ عليه السلام مناجات کرد اين بود که فرمود: همانا بندگاني براي من هستند که بهشت خود را بر آن‏ها مباح نمايم و در آن ايشان را حکومت دهم.

موسي گفت: پروردگارا! اين‏ها کيانند که بهشت را بر آن‏ها مباح نمايي و در آن حکومتشان دهي؟ فرمود: هرکس به مؤمني خوشحالي برساند.... .


منبع: کافي: 188:1.

فضیلت قرآن کریم

رسول خدا صل الله علیه واله وسلم فرمودند: این قرآن نور روشن ، ریسمان محکم فضیلت بزرگ  ومرتبه بلند ی است و مایه شفا وسعادت است . هرکس ازقرآن روشنایی طلب نماید خداوند اورا  منوّر  فرماید و اگر امورش را به آن وا گذ ارد خداوند او را حفظ کند و هر کس به قرآن توسل جوید خداوند نجاتش بخشد وهر کس ملاز م قرآن شود  بلند مرتبه گردد و هرکس که از آن طلب شفا کند خداوند اورا شفا دهد وکسی  که آن را مقدّم بر هر چیزی بدارد خداوند اورا هدایت کند وهرکه از غیر قرآن هدایت طلبد خداوند او را به حالت گمرا هی وا گذارد و کسی که با آن انس و الفت د اشته باشد خداوند اورا به سعادت می رساند وکسی که آن را پیشوا ومقتدا و محل اعتماد خود در  رجوع کردن به آن قرار دهد خداوند او را در بهشت جای داده وزندگی سالم و با آرامشی رابرایش مهیا می سازد.

از پیامبر اکرم صل الله علیه واله و سلم ،خطاب به سلمان فارسی روایت شده است ، ای سلمان: بر تو باد به قرائت قرآن به درستی که قرائت قرآن کفاره برای گناهان وسپر از آتش وامان ازعذ اب است وکسی که قرآن را قرائت کند به ازای هر آیه به او ثواب صد شهید وبه ازای هر سوره ثواب پیغمبر عطا می شود وبر قاری قرآن رحمت الهی نازل می شود و ملائکه برای او طلب استعفار می کنند وبهشت مشتاق دیدار اوست وخداوند از او راضی می شود .

ای سلمان : زمانی که یک مومن قرآن را قرائت می کند خداوند درهای رحمتش را به روی او باز می کند وبه ازای هر حرفی که ازدهان او خارج می شود ملکی را خلق می کند که تا روز قیامت خداوند را برای او تسبیح می کند وبه درستی که در نزد خداوند بعد از فرا گرفتن علم هیچ چیز محبوبتر ازقرائت قرآن نیست .

از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود:                     

  بر شما باد به خواندن قرآن ، بدرستیکه درجات بهشت به عددآیات قرآن است پس زمانی که روز قیامت شد به خواننده قرآن گفته می شود : قرآن بخوان و بالا برو، پس به اندازه هر آیه ای که می خواند درجاتش بالا می رود.

امام رضا علیه السلام فرمود ند: به واسطه قرآن طلب شفا نمایید پس کسی که قرآن او را شفا ندهد هیچ شفایی برای او نیست .

امام حسن مجتبی علیه اسلام فرمودند: کسی که قرآن بخواند برای او یک دعای مستجاب هست که یا زود به استجا بت می رسد و یا با تأخیر

پیامبر اکرم صل الله علیه واله و سلم فرمودند: از قر آن شفا بجویید زیرا خداوند تعالی می فر ماید :                                

                                وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ

                                     (قرآن شفای هر دردی است که در سینه هاست)

 

از امام رضا علیه السلام  روایت است  که پیامبر اکرم صل الله علیه واله وسلم فرمودند: برای خانه های خود بهره ای از قرآن قرار دهید هما نا خانه ای که قرآن در آن خوانده شود بر ا هلش کارها آسان می شود و خبر آن فراوان گشته ساکنانش زیاد می شوند واگر از خانه  ای قرآن تلاوت نشود براهلش امور تنگ و سخت خواهد شد ،خیرش اندک و ساکنانش رو به نقصان خواهد بود

 

 

قرائت قرآن

امام صادق علیه السلام فرمود :هر کس قرآن را از روی آن بخواند ازدیدگان خود بهرمند می شود وسبب سبک شدن عذاب پدرومادر ش میگردد اگر چه آن دو کافر باشند

اسحاق می گوید به حضرت امام صادق عرض کردم قربانت گردم من قرآن را حفظ دارم آیا آن را از حفظ بخوانم بهتر است یا از روی آن.حضرت فرمودند: قرآن را بخوان ونگاه  به قرآن کن و ازروی آن بخوانی بهتر است مگر نمی دانی که نگاه کردن در قرآن عبادت است

پیامبر گرامی اسلام فرمود: در قرآن کریم سوره ای است که خواننده خود را در  روز قیامت شفاعت  می کند و همچنین خداوند -جلّ عزّه-  شنونده صدای قاری قرآنی که در حال خواندن آن سوره است را نیز می آمرزد وآن  سوره، سوره «یس» می باشد

 در سوره مزمل آیه 20 آمد

                                   فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ القُرآنِ

                            ( از قرآن هر چه میسر است بخوانید)

 خواندن قرآن وعمل کردن به آن داروی درد ها است.

        هرنسخه مناسبت به دردی دارد         این نسخه  هزار درد رادرمان است

بهترین و برترین عبادت خواندن قرآن است وشریفترین امّت من حاملان قرآن  وشب زنده دارانند.

شریف ترین اعمال امت من خواندن قرآن است.

خانه های خود را بخواندن قرآن روشن کنید وهمچون یهود و نصاری آنها را گورقرار ندهید که  در کنیسه ها و معبد ها نمازگزارده خانه های خویش را از عبادت عاطل و باطل گزاردند زیرا در سرایی که تلاوت قرآن زیاد شود، خیر وبرکت افزایش یابد .

هر که قرآن سخن او باشد ومسجد خانه اش خدای تعالی در بهشت برای وی خانه ای بنا کند.

کسی که بخواهد با خدا سخن گوید قرآن بخواند.

کسی که قرائت قرآن کند در حالی که جوان با ایمان باشد قرآن با گوشت و خونش آمیخته شود.

امام صادق فرمود: هر کس که مرضی و یا سختی ای به او برسد و برای مرض و سختی اش سوره قل هو الله احد را نخواند و بمیرد به سبب آن مرض و یا به سبب آن سختی او اهل آتش جهنم خواهد بود.

بسمه تعالی

25 فرمول موفقیت در بیانات امام صادق علیه السلام

در كتاب "مجموعه شهيد اول (ره)"

 از امام صادق (ع) روايت شده است كه فرمودند:

طلبتُ الجنة، فوجدتها فى السخاء :

بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگى و جوانمردى يافتم.

و طلبتُ العافية، فوجدتها فى العزلة:

و تندرستى و رستگارى را جستجو نمودم، پس آن را در گوشه‏گيرى (مثبت و سازنده) يافتم.

و طلبت ثقل الميزان، فوجدته فى شهادة »ان لا اله الا الله و محمد رسول الله

و سنگينى ترازوى اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهى به يگانگى خدا تعالى و رسالت حضرت محمد (ص) يافتم.

و طلبت السرعة فى الدخول الى الجنة، فوجدتها فى العمل لله تعالى:

سرعت در ورد به بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در كار خالصانه براى خداى تعالى يافتم.

و طلبتُ حب الموت، فوجدته فى تقديم المال لوجه الله:

و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در پيش فرستادن ثروت (انفاق) براى خشنودى خدا يافتم.

و طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها فى ترك المعصية:

و شيرينى عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترك گناه يافتم.

و طلبت رقة القلب، فوجدتها فى الجوع و العطش:

و رقت (نرمى) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگى و تشنگى (روزه) يافتم.

و طلبت نور القلب، فوجدته فى التفكر و البكاء:

و روشنى قلب را جستجو نمودم، پس آن را در انديشيدن و گريستن يافتم.

و طلبت الجواز على الصراط، فوجدته فى الصدقة:

و (آسانى) عبور بر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه يافتم.

و طلبت نور الوجه، فوجدته فى صلاة الليل:

و روشنى رخسار را جستجو نمودم، پس آن را در نماز شب يافتم.

و طلبت فضل الجهاد، فوجدته فى الكسب للعيال:

و فضيلت جهاد را جستجو نمودم، پس آن را در به دست آوردن هزينه زندگى زن و فرزند يافتم

و طلبت حب الله عزوجل، فوجدته فى بغض اهل المعاصى:

و دوستى خداى تعالى را جستجو كردم، پس آن را در دشمنى با گنهكاران يافتم.

و طلبت الرئاسة، فوجدتها فى النصيحة لعبادالله:

و سرورى و بزرگى را جستجو نمودم، پس آن را در خيرخواهى براى بندگان خدا يافتم.

و طلبت فراغ القلب، فوجدته فى قلة المال:

و آسايش قلب را جستجو نمودم، پس آن را در كمى ثروت يافتم.

و طلبت عزائم الامور، فوجدتها فى الصبر :

و كارهاى پر ارزش را جستجو نمودم، پس آن را در شكيبايى يافتم.

و طلبت الشرف، فوجدته فى العلم:

و بلندى قدر و حسب را جستجو نمودم، پس آن را در دانش يافتم.

و طلبت العبادة فوجدتها فى الورع:

و عبادت در جستجو نمودم، پس آن را در پرهيزكار يافتم .

و طلبت الراحة، فوجوتها فى الزهد:

و آسايش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسايى يافتم.

و طلبت الرفعة، فوجدتها فى التواضع:

برترى و بزرگوارى را جستجو نمودم، پس آن را در فروتنى يافتم.

و طلبت العز، فوجدته فى الصدق:

و عزت (ارجمندى) را جستجو نمودم، پس آن را در راستى و درستى يافتم.

و طلبت الذلة، فوجدتها فى الصوم:

و نرمى و فروتنى را جستجو نمودم، پس آن را در روزه يافتم.

و طلبت الغنى، فوجدته فى القناعة:

و توانگرى را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت يافتم.

و طلبت الانس، فوجدته فى قرائة القرآن:

و آرامش و همدمى را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن يافتم.

و طلبت صحبة الناس، فوجدتها فى حسن الخلق:

و همراهى و گفتگوى با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخويى يافتم.

و طلبت رضى الله، فوجدته فى برالوالدين:

و خوشنودى خدا تعالى را جستجو نمودم، پس آن را در نيكى به پدر و مادر يافتم.

مستدرك الوسائل ، ج 12، ص 173 - 174، ح 13810.

شرح دو حدیث این امام همام از لسان آیت‌الله تهرانی:

آیت‌الله تهرانی تجسم علم و تقوا بود و جنس جلسات اخلاقشان با همه سخنرانی‌های ایشان متفاوت بود و یکی از بارزترین ویژگی‌های آن، شرح احادیث اهل‌بیت(ع) با زبانی ساده و همه‌فهم بود.

امام صادق (ع) امامیست که صیت علوم حضرتش بلاد و مجامع علمی اسلامی را فرا گرفته و علمای عراق و حجاز و خراسان و شام و نقاط دیگر اسلام از محضرشان فیض می‌بردند:

رُوِیَ اَنَّهُ سَئَلَ رَجُلٌ عَنِ الصّادِقِ عَلَیهِ السَّلامُ اَن یُعَلِّمَهُ مایَنالُ بِهِ خَیرَالدُّنیا وَ الاخِرَةِ وَ لایُطَوِّلُ عَلَیهِ فَقالَ عَلَیهِ السَّلامُ: لاتَکذِب[۱]؛

شخصی خدمت امام صادق علیه­السلام رسید و از حضرت درخواست کرد که به او کاری بیاموزد که به خاطر آن کار، به خیر دنیا و آخرت برسد و طولانی هم نباشد، امام صادق علیه السلام فرمودند: دروغ نگو.
شرح حدیث: در زمان ائمه معصومین علیهم السلام مرسوم بوده است که خدمتشان می­رسیدند و تحفه­ای می­گرفتند و می­رفتند. این شخص انسان باصفایی است که از حضرت علیه السلام چنین درخواستی می­کند. دراین روایت خیلی ظرافت است. درخواست انجام کاری را می­کند ولی حضرت نمی­فرمایند فلان عمل را انجام بده؛ بلکه می­فرمایند دروغ نگو و بدان که در آن خیر دنیا و آخرت است.
در روایتی امام باقر علیه السلام، در بیان زشتی دروغ و مقایسه آن با دیگر پلیدی­ها می­فرماید: «إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِ اَقفَالاً وَ جَعَلَ مَفَاتِیحَ تِلکَ الاَقفَالِ الشَّرابَ وَ الکِذبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرابِ[۲] » خداوند برای بدی­ها قفل­هایی قرار داد که کلید آن همانا شراب است و دروغ از شراب بدتر است.

مبداء بسیاری از فسادها و شرور، چه فردی و چه اجتماعی دروغ است. منشاء تمامی ادیان فاسده و منحرفه دروغ است. بعضی برای برطرف شدن مشکلات و یا برآورده شدن حاجات و
یا رسیدن به مقامی معنوی چهل روز اعمالی را انجام می­دهند و از انجام بعضی کارها خودداری می­کنند. انسان بداند اگر چهل روز دروغ نگوید، کارش درست می شود و هر گره­ای که دارد باز می­شود، چون بزرگ­ترین گره و بدترین شرور دروغ است؛ زیرا دروغ توفیق انجام بسیاری از اعمال خوب را از انسان می­گیرد و پرهیز از آن، توفیق اعمال صالح را به انسان می­دهد. اگر انسان­ها صادق بودند، دیگر خیانت، غلّ و غشّ، نفاق، تکبّر، تهمت و ریا وجود نداشت.

[۱] بحار الانوار، جلد ۷۵، صفحه ۲۴۱
[۲]اصول کافی، جلد۲، صفحه ۳۳۸

.............................................................................

رُوِیَ عَن الصّادِقِ عَلَیهِ السَّلامُ قالَ: اَدَّبَنی أبی بِثَلاثٍ؛ قالَ لی: یابُنَیَّ مَن یَصحَب صاحِبَ السُّوءِ لایَسلَم وَ مَن لایُقَیَّد اَلفاظَهُ یَندَمُ وَ مَن یَدخُل مَداخِلَ السُّوءِ یُتَّهَمُ[۱]


ترجمه حدیث: امام صادق علیه السلام فرمودند: پدر بزرگوارم امام محمدباقر علیه السلام مرا به سه چیز ادب کردند و فرمودند: «ای پسرم! هرکس رفت و آمد و نشست و برخاستش با انسان­های بدی باشد که آن افراد روش­های بدی دارند، این را بداند که به سلامت نخواهد رسید. و کسی که زبان خود را مهار نکند و جلوی سخنان خود را نگیرد، بالاخره پشیمان خواهد شد. و کسی که در مکان­های بدنام وجلساتی که اعمال بد و گناه در آنها انجام می­شود، وارد شود به کاری بد متهم می­شود.»

شرح حدیث: اوّل: حضرت علیه السلام روابط با انسان­های دیگر را می­فرماید که مصاحبت، معاشرت و مجالست و رفاقت با افرادی که از بدکارانند، هرچند هم که انسان خوب باشد روی او اثر می­گذارد و بی­برو
برگرد، انسان خراب خواهد شد.

دوّم: مراقبت و مواظبت از زبان است که هر چیزی از آن بیرون نیاید. اولین گام در سیر و سلوک الهی در باب مراقبت، مراقبتِ زبانی می­باشد و بداند که بسیاری از انسان ها روز قیامت به خاطر
مراقبت نکردن از زبان خود وارد جهنم می­شوند. اثر روابط و رفاقت با انسان­های ناسالم و مراقبت نکردن از زبان فقط در قیامت نمی­باشد، بلکه در همین دنیا و در روابط بد، بد می­شود. اگر زبان مقیّد نباشد، انسان پشیمان می­شود.
سوّم: اگر انسان به مکان­ها و مجالس و جاهایی برود که در آنجا افراد بدکار و بی سروپا می­روند و گناه و معصیت، لهو و لعب، غیبت، تهمت، بدگویی، بدزبانی و ... انجام بشود، حتّی اگر خود او هم کار بد انجام ندهد، متّهم به آن اعمال می­شود که باعث پیدایش این اتهام هم خود او می­باشد.
[۱]بحار الانوار، جلد۷۵، صفحه ۲۶۱

امام صادق سلام الله علیه :

مَن حَسُنَت نِيَّتُهُ زيدَ فى رِزقِهِ؛

هر كس نيتش خوب باشد روزيش زياد مي ‏شود.

كافى، ج 2، ص 105، ح 11؛ دانش‏نامه قرآن و حديث، ج 11، ص 284.

امام رضا (عليه ‏السلام) :


مَن لم يَقدِرْ على ما يُكَفِّرُ بهِ‏ ذُنوبَهُ فَلْيُكثِرْ مِنَ الصَّلاةِ على محمّدٍ وآلِهِ فإنّها تَهدِمُ الذُّنوبَ هَدماً؛

هر كه نمى‏ تواند كارى كند كه به سبب آن گناهانش زدوده شود بر محمّد و خاندان او بسيار درود فرستد؛ زيرا صلوات گناهان را ريشه كن مى ‏كند.



(الأمالي للصدوق: 131/123)

امام حسن مجتبی (علیه السلام) :


اَنَا الضّامِنُ لِمَنْ لَمْ‏ يَهْجُسْ فى قَلْبِهِ اِلاَّ الرِّضا اَنْ يَدْعُوَ اللّه‏َ فَيُسْتَجابَ لَهُ؛

كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مي‏كنم كه خداوند دعايش را مستجاب كند.


(كافى : ج 2، ص 62، ح 11)

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) :
اِذا رَاَيْتَ مِنْ اَخيكَ ثَلاثَ خِصالٍ، فَارْجُهُ: اَلْحَياءُ وَ الاَْمانَةُ وَ الصِّدْقُ؛
هر گاه در برادر (دينى) خود، سه صفت ديدى، به او اميدوار باش: حيا، امانتدارى و راستگويى.
(نهج الفصاحه، ح 205)
لقمان حکیم (عليه السلام) :
 يا بُنَيَّ، لا يَكُنِ الدّيكُ أكيَسَ مِنكَ؛ فَإِنَّه إذَا انقَضى نِصفُ اللَّيلِ خَفَقَ بِجَناحَيهِ وصَرَخَ إلَى اللّه‏ِ سُبحانَهُ بِالتَّسبيحِ؛
لقمان به پسرش گفت: « اى پسرم ! خروس، از تو زرنگ‏تر نباشد؛ چرا كه خروس، وقتى شب از نيمه گذشت، بال مى زند و با فرياد، خداى سبحان را تسبيح مي ‏گويد ».
(محبوب القلوب : ج 1 ، ص 204)

امام صادق (عليه‏ السلام) :


اَلصَّومُ جُنَّةٌ مِن آفاتِ الدُّنيا وَحِجابٌ مِنْ عَذابِ الآخِرَةِ؛


روزه سپرى است از آفت‏ هاى دنيا و پرده اى است از عذاب آخرت.


(مستدرك‏ الوسائل: ۷/۳۶۹/۸۴۴۱)

امام حسين (عليه‏ السلام) :

مَن جادَ سادَ، ومَن بَخِلَ رَذُلَ

هر كس ببخشد سرورى مى‏‌‌‌يابد و هر كه بخل ورزد به پستى مى‌‏‌گرايد.

(دانش‌نامه قرآن و حدیث: ج 11، ص 388، ح 187)

امام زمان (عجل الله تعالي فرجه):

ما در رعايت حال شما كوتاهى نمى كنيم و ياد شما را از خاطر نبرده ايم، كه اگر جز اين بود گرفتاريها به شما روى می آورد و دشمنان، شما را ريشه كن مى كردند. از خدا بترسيد و ما را پشتيبانى كنيد، در نجات دادن شما از فتنه هایی که شما را در بر گرفته است.

(بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۴)

((شخصی نزد امیر مؤ منان علیه السلام آمد و گفت : ای امیرمؤ منان ! از نماز شب محروم شده ام .
حضرت فرمود: گناهانت تو را مقیّد کره و دست و پایت را بسته اند)).
کلینی قدس سره در باب ذنوب از کتاب ایمان و کفر، نقل می نماید که امام صادق علیه السلام فرمود: ((چون مرد گناه کند، از نماز شب محروم گردد و عمل زشت ، از چاقویی که در گوشت فرو رود، سریعتر در کسی که مرتکب آن شده ، فرو می رود)). [1][2]

[1]. ج 2، ص 290 (کافی معرب).
[2]. رساله لقاءالله ، ص 197.

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
به پایگاه جامع فرهنگی مذهبی محبّان مهدی (عج) خوش آمدید... ❀♥ صلوات بر محمد و آل محمد ♥❀
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
  • پایگاه جامع فرهنگی مذهبی معلم شهید رضا سرگزی
  • پورتال اهل‌بیت(ع)
  • نكات قرآني
  • گنجور «آثار سخنسرايان پارسي گو»
  • پايگاه اطلاع رساني حوزه
  • قرآن پژوهان شمال
  • مركز قرآن و عترت معاونت تهذيب حوزه هاي علميه
  • دانشنامه اسلامي
  • پايگاه تحقيقاتي غدير
  • پايگاه راز ماندگاري
  • مؤسسه تحقيقات و نشر معارف اهل بيت (ع)
  • پايگاه تحقيقاتي القرآن
  • پايگاه تحقيقاتي ياران انتظار
  • دانشنامه مهدويت
  • مهدي دانلود
  • دانشنامه موضوعي قرآن «تبيان»
  • 313 مبارز «مهدي ياوران»
  • پایگاه شهر حدیث
  • پایگاه حدیث نت
  • كتابخانه احاديث شيعه
  • سايت جامع فرهنگي مذهبي شهيد آويني
  • مذهبي دات آي آر
  • بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسرا
  • تفسير راهنما «آنلاين»
  • نهضت ملي حفظ قرآن
  • پايگاه درس هايي از قرآن «حجت الاسلام قرائتي»
  • پايگاه مرکز فرهنگ و معارف قرآن
  • پژوهشكده قرآن و عترت
  • شبکه قرآن و معارف سیما
  • رادیو قرآن
  • خبرگزاری بین المللی قرآن
  • قرآن آنلاين بسيار نفيس
  • پارس قرآن
  • راسخون «يار هميشه همراه»
  • مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان
  • پايگاه مجازي هيئت منتظران حضرت ولي عصر
  • نوای معطر الهی
  • فال حافظ
  • مؤسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان
  • تفسير نور «آنلاين»
  • مؤسسه ترويج فرهنگ قرآني
  • دانلود سریال جدید
  • قیمت روز خودروی شما
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • نظرسنجی
    *-ختم جمعي صلوات جهت سلامتي و تعجيل در ظهور حضرت مهدي (عج)-*
    آمار سایت
  • کل مطالب : 293
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 146
  • آی پی دیروز : 142
  • بازدید امروز : 802
  • باردید دیروز : 798
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 3,191
  • بازدید ماه : 11,591
  • بازدید سال : 74,687
  • بازدید کلی : 619,096