سعدي گويد :
اگر شب ها همه قدر بودی، شب قدر بی قدر بودی.
سعدي گويد :
اگر شب ها همه قدر بودی، شب قدر بی قدر بودی.
سعدي گويد :
بی دوست زندگانی چنان ذوقی ندارد.
سعدي گويد :
هر که خیانت ورزد، پشتش در حساب بلرزد.
سعدي گويد :
خانه دوستان بروب و درِ دشمنان مکوب.
سعدي گويد :
ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند.
سعدي گويد :
هر که بر زیردستان نبخشاید، به جور زبردستان گرفتار آید.
سعدي گويد :
هر چه نپاید، دل بستگی را نشاید.
سعدي گويد :
عالم ناپرهیزکار، کور مشعله دار است.
سعدي گويد :
هر که با بدان نشیند نیکی نبیند.
سعدي گويد :
هر که با بدان نشیند، اگر طبیعت ایشان را هم نگیرد به طریقت ایشان متهم گردد.
سعدي گويد :
هر که سخن نسنجد، از جوابش برنجد.
مَن لم يَقدِرْ على ما يُكَفِّرُ بهِ ذُنوبَهُ فَلْيُكثِرْ مِنَ الصَّلاةِ على محمّدٍ وآلِهِ فإنّها تَهدِمُ الذُّنوبَ هَدماً؛
هر كه نمى تواند كارى كند كه به سبب آن گناهانش زدوده شود بر محمّد و خاندان او بسيار درود فرستد؛ زيرا صلوات گناهان را ريشه كن مى كند.
(الأمالي للصدوق: 131/123)
اَنَا الضّامِنُ لِمَنْ لَمْ يَهْجُسْ فى قَلْبِهِ اِلاَّ الرِّضا اَنْ يَدْعُوَ اللّهَ فَيُسْتَجابَ لَهُ؛
كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت ميكنم كه خداوند دعايش را مستجاب كند.
(كافى : ج 2، ص 62، ح 11)
كسى كه دیگران را ببخشد، به بخشش الهى نزدیكتر است.
«ألا تحبّون أن یغفر اللّه لكم»
(سوره 24. نور آيه 22)
پول را بايد پلي جهت حركت خود به سوي خدا قرار داد.
بايد در راه خدا انفاق كرد تا به خدا رسيد.
(مصباح الهدي، ص 399)
با صلوات بر پيامبر (ص) و آلش (عليهم السلام) راه هاي بسته باز مي شود.
(مصباح الهدي، ص 273)
خوب است انسان جاي پا و نشاني نداشته باشد و در خدا گم شود.
كار خوبمان را فراموش كنيم، كار بدمان را هم زود استغفار كنيم و فراموش كنيم تا بي نشان شويم.
(مصباح الهدي، ص 269)
من، روزهدار عاشقیام
با یاد خدای قدر
صدای قدمهای ماهِ خوبیها، دل ِ خاکیام را آگاه ساخته است که لحظهی وداع نزدیک است.
لحظهی وداع با ماه مهدی، با شعبان، و من در آخرین ثانیه این ماه به مناجات شعبانیه نشستهام "و اسمَع دُعائی اِذا دَعَوتُک[1]
پس از آن "و اسمَع نِدائی اِذا دَعَوتُک[2]من. "ذلک العشقِ" من، "لاریب فیه"، ای خدای عاشقیام . من در آغوش مُهر دلدادگیام. و باران روزهداریام "انتَ ربُّ العظیم[3]
صبح دلدادگیام را با آهنگ دل نواز "الّلهم اِنی اَسئَلُک مِن بَهائِک[4]مأمن من تو هستی ای خدای دیدگانم و من، زیر چتر پروردگاریت، از باران غم، که در این زندان، بر سر و رویم میبارد ایمن شوم . من، روزهدار عاشقیام. تشنهی دیدار توأم. نگاهم کن تا سیراب شوم. نگاهم را پذیرا باش که هر چه سفیر تو، قرآن را مینگرم سیر نمیشوم.
عطر آش نذری همسایه و صدای ربّنای استاد، تمنای دلم را آشکارتر ساخته است تا من عاشقانهتر به ختم شمیم عاشقیام بپردازم و آل عمراندلم را در عدد سی فریاد کنم. "ربّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ اِذ هَدَیتَنا و هَب لَنا مِن لَدُنکَ رَحمَة اِنَّکَ انتَ الوهّاب[5]
ای خدای آسمانیِ دلِ خاکیام "رُدَّ کُلَّ غَریب[6]
منی که دَم عاشقیات، گِل وجودم را بیدار ساخت، با نسیم نوازشت دوباره بیدارم ساز؛
ای کسی که "عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیر"ی .
بار الها، ببخشا که من ِ خاکی، آلودهی دنیا گشتهام.
ای خدای شَهر ِ رمضان که "اَنزَلتَ فیه" کتاب جاویدان را، "اِغفرلی تِلکَ الُذنوب العِظام" راکه کسی جز معبود دلم نمیبخشاید "یا علّام" .
فرشتگان بارگاهت در این قدر آسمانی، زمین را به قدر آوردهاند تا قدر دلتنگیام را به مهدیات بگویند و مهدی بداند که من، من ِ منتظِر، از انتظار خسته نمیشوم تا بیاید ... العَجَل العَجَل العَجَلَ[7]
و من ضجّه میزنم "یا مُفیَّ العَهد [8]
من ِ بارانی با آمدنش عافیت مییابم، بگو بیاید. "اِنّا اَنزَلناه ُ فی لَیلَة القدر" قرآن در حضور ستارگان آسمانی میدرخشد و من، دلم برای حضور مهدی میتپد.
"و ما اَدراک ما لَیلَةُ القدر" و کسی انتظارم را درک نمیکند "لَیلَةُ القدرِ خیرٌ مِن اَلفِ شَهر" هزار ماه کم است بگو هزار سال "تَنَزَّلُ الملئِکةُ و الرّوح"، تا درد انتظارِ مرا، به سویت آورند؟
من منتظرم! بگو بیاید.
"سلامٌ هیَ حتّی مَطلَع الفَجر" تا وقتی تو بیایی همه شب، شب ِ قدر من است و من تا صبح میگریم، تا صبح ناله میکنم، تا صبح میخوانمسرود ِ زندگی بخش را: "اللّهم کُن لِوَلیّک َالحجَّةِ ابنِ الحَسَن". روزهدار، سالگرد عاشقیت، سالگرد روزهداریت مبارک باد!!
[1]مناجات شعبانیه- مفاتیح الجنان
[2] مناجات شعبانیه- مفاتیح الجنان
[3]فرازی از دعای "یا علی یا عظیم" ا زدعاهای ماه رمضان
[4]دعای سحر- مفاتیح الجنان
[5] سوره آل عمران، آیه 8
[6]فرازی از دعای "اللهم ادخل علی اهل القبور السرور" از دعاهای ماه رمضان
[7] دعای عهد - مفاتیح الجنان
[8] دعای جوشن كبیر- مفاتیح الجنان
فضيلت اعمال مستحبى ماه رمضان
دعا و استغفار
الحديث: قال على بن ابيطالب علیه السلام: عليكم فى شهر رمضان بكثرة استغفار و الدعاء فاما الدعا فيدفع عنكم به البلاء و اما الاستغفار فتمحى به ذنوبكم. [1]
ترجمه: بر شما باد در ماه رمضان به استغفار و دعاى زياد. اما دعاهاى شما دافع بلا از شماست. و اما استغفار شما از بين برنده گناهان است.
توضيح: از وظايف روزه داران در اين ماه، دعا و درخواستحوايج از حضرت حق است كه بنده احساس نياز به پيشگاه بى نياز كرده، و دستهاى احتياج خويش را به درگاه او دراز مىكند.
روزهاى ماه رمضان
الحديث: قال رسول الله [صلى الله عليه و آله]: ايها الناس انه قد اقبل اليكم شهر الله بالبركة و الرحمة و المغفرة، شهر هو عند الله افضل الشهور، و ايامه افضل الايام و ليالى افضل الليالى و ساعاته افضل الساعات. [2]
ترجمه: اى مردم ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش به شما رو كرده است، ماهى است كه پيش خدا بهترين ماه است و روزهايش بهترين روزها و شبهايش بهترين شبها و ساعاتش بهترين ساعات.
اعتكاف
الحديث: قال رسول الله [صلى الله عليه و آله]: اعتكاف عشر فى شهر رمضان تعدل حجتين و عمرتين. [3]
ترجمه: اعتكاف در يك دهه از ماه مبارك رمضان برابر با ثواب دو حج و دو عمره است.
توضيح: در ايام و ليالى مقدسهاى، طبق روايات رسيده از ائمه معصومين [عليهم السلام] مستحب است كه هر مسلمانى در صورت امكان دهه آخر ماه مبارك رمضان را در مسجد معتكف شود، كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در تمامى عمرش چنين مىكرد.
تلاوت قرآن
بهترين اعمال در شبها و روزهاى ماه مبارك رمضان، تلاوت قرآن است. اگر چه تلاوت قرآن در تمام اوقات ثواب دارد، ولى چون قرآن در ماه رمضان نازل شده است، از اجر و ثواب ويژهاى برخوردار است چنانچه وارد شده:
الحديث: قال ابو جعفر [عليه السلام]: لكل شىء ربيع و ربيع القرآن شهر رمضان [4]
ترجمه: براى هر چيزى بهارى است و بهار قرآن رمضان است.
بنا بر اين امتيازات قرآن به اعتبار نزولش در ماه رمضان از ماههاى ديگر بيشتر است.
الحديث: قال رسول الله [صلى الله عليه و آله]: من تلافيه آية من القرآن كان له مثل اجر من ختم القرآن فى غيره من الشهور. [5]
ترجمه: اگر كسى در اين ماه يك آيه از قرآن تلاوت كند، ثوابش مثل كسى است كه در غير ماه رمضان يك ختم قرآن كرده است.
افطارى و صدقه دادن
الحديث: قال الباقر [عليه السلام] يا سدير، هل تدرى اى ليال هذه؟ فقال له نعم. جعلت فداك ان هذه ليالى شهر رمضان فما ذاك؟ فقال له اتقدر على ان تعتق كل ليلة من هذه الليالى عشر رقاب من ولد اسمعيل؟ فقال له سدير بابى انت و امى لا يبلغ مالى ذاك، فما زال ينقص حتى بلغ به رقبة واحدة فى كل ذلك يقول: «لا اقدر عليه فقال له: افما تقدر ان تفطر فى كل ليلة رجلا مسلما؟ فقال له: بلى و عشرة فقال له [عليه السلام]: فذاك الذى اردت يا سدير، ان افطارك اخاك المسلم يعدل عتق رقبة من ولد اسماعيل عليه السلام. [6]
ترجمه: اى سدير! آيا مىدانى چه شبهايى است اين شبها؟ سدير گفت: بلى فدايت گردم اين شبها شبهاى ماه رمضان است، مگر اين شبها چگونه است؟ امام [عليه السلام] فرمودند: آيا قدرت دارى هر شب از اين شبها ده بنده از فرزندان اسماعيل علیه السلام را آزاد كنى؟ پس سدير عرض كرد: پدر و مادرم به فدايت، ثروتم كفاف نمىدهد، پس امام پيوسته تعداد بندهها را كم كرد، تا رسيد به يكى در تمام اين ماه، سدير گفت: قدرت ندارم پس امام علیه السلام به او فرمود: آيا قدرت ندارى هر شب يك مسلمان روزهدارى را افطار دهى؟ سدير عرض كرد: بلى تا ده نفر را هم مىتوانم افطارى بدهم، پس امام به او فرمود: اى سدير همان است كه اراده كردى يعنى با افطارى دادن ده روزهدار به ثواب عتق و آزاد كردن ده بنده از اولاد اسماعيل علیه السلام نايل مىگردى.
توضيح: خداوند انسان روزهدار را بر آنچه انفاق مىكند در خوردنيها و آشاميدنيها محاسبه نمىكند ولى در اين امر «اسراف» نشود.
الحديث: عن ابى عبد الله عليه السلام: من تصدق فى شهر رمضان بصدقة صرف الله عنه سبعين نوعا من البلاء. [7]
ترجمه: هر كس در ماه رمضان صدقهاى بدهد خداوند هفتاد نوع بلا را از او دو مىكند.
-1امالى شيخ صدوق، ص 61
-2امالى شيخ صدوق، ص 93
-3وسائل الشيعه، ج 7، ص 397
-4وسائل الشيعه، ج 7، ص 218
-5امالى شيخ صدوق، ص 93
-6من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 134
-7بحار الانوار، ج 93، ص 316
رمضان، تجلى معبود [ره توشه راهيان نور] صفحه 92
امام صادق (عليه السلام) :
اَلصَّومُ جُنَّةٌ مِن آفاتِ الدُّنيا وَحِجابٌ مِنْ عَذابِ الآخِرَةِ؛
روزه سپرى است از آفت هاى دنيا و پرده اى است از عذاب آخرت.
(مستدرك الوسائل: ۷/۳۶۹/۸۴۴۱)
امام حسين (عليه السلام) :
هر كس ببخشد سرورى مىيابد و هر كه بخل ورزد به پستى مىگرايد.
(دانشنامه قرآن و حدیث: ج 11، ص 388، ح 187)
مَن يَطلُبِ الهِدايَةَ مِن غَيرِ أهلِها يَضِلَّ؛
هر كس هدايت را از كسى كه اهل آن نيست بخواهد، گمراه شود.
(غرر الحكم ، ح 8501)
امام زمان (عجل الله تعالي فرجه):
ما در رعايت حال شما كوتاهى نمى كنيم و ياد شما را از خاطر نبرده ايم، كه اگر جز اين بود گرفتاريها به شما روى می آورد و دشمنان، شما را ريشه كن مى كردند. از خدا بترسيد و ما را پشتيبانى كنيد، در نجات دادن شما از فتنه هایی که شما را در بر گرفته است.
(بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۴)
جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت: سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم.
قفل اول اینست که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم.
قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد.
قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
شیخ نخودکی فرمود: برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان. برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان. و برای قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان.
جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟؟!
شیخ نخودکی فرمود : نماز اول وقت شاه کلید است!
«شیخ عبدالله مامقانی» میگوید: یک شب هنگام نوشتن کتابی، به "کتاب رهن «تهذیب» شیخ طوسی" احتیاج پیدا کردم. هر قدر فکر کردم که در این وقت شب کتاب را کجا پیدا کنم، فکر به جایی نرسید.
در همان حال دلم شکست و اشکم جاری شد. به امام زمان(عج) متوسل شدم و عرض کردم: «سیدی! من برای شما زحمت میکشم و این کار مال شماست. پس شما باید به من کمک کنید».
ناگهان گویا به من الهام شد که در میان کتابهای پاره و اوراق باطلهای که در گوشه طاقچه اتاق بود بگردم. با اینکه قبلاً چندین بار آنها را زیر و رو کرده بودم و حتی احتمال هم نمیدادم که مطلوب من آن جا باشد. بلافاصله از جا برخاستم و مجدداً آنها را جستجو کردم. ناگهان به نسخهای از کتاب تهذیب برخوردم که با خط بسیار جالبی نوشته شده بود. فوری آن را برداشتم و مورد استفاده قرار دادم.
آن کتاب چند روزی نزد من بود و مطالب آن را مورد استفاده قرار دادم. بعد از پایان کارم آن کتاب ناپدید شد و هرچه گشتم آن را نیافتم.
[داستانهایی از زندگی علماء، تألیف محمدتقی صرفی، دفتر نشر برگزیده قم. (با اندک تصرف و ویرایش)]
((شخصی نزد امیر مؤ منان علیه السلام آمد و گفت : ای امیرمؤ منان ! از نماز شب محروم شده ام .
حضرت فرمود: گناهانت تو را مقیّد کره و دست و پایت را بسته اند)).
کلینی قدس سره در باب ذنوب از کتاب ایمان و کفر، نقل می نماید که امام صادق علیه السلام فرمود: ((چون مرد گناه کند، از نماز شب محروم گردد و عمل زشت ، از چاقویی که در گوشت فرو رود، سریعتر در کسی که مرتکب آن شده ، فرو می رود)). [1][2]
[1]. ج 2، ص 290 (کافی معرب).
[2]. رساله لقاءالله ، ص 197.
جناب استاد ما علامه طباطبایی صاحب تفسیر قیّم و عظیم المیزان (رضوان الله علیه ) فرموده است که :
استاد ما مرحوم آقا سید علی قاضی حکایت کرد که کسی از جنی پرسیده است (و فرموده است شاید آن کس خود مرحوم قاضی بوده است ): طایفه جن به چه مذهب اند؟ آن جن در جواب گفت : ((طایفه جن مانند طایفه انس دارای مذاهب گوناگون اند، جز این که سنی ندارند برای آن که در میان ما کسانی هستند که در واقعه غدیر خم حضور داشتند و شاهد ماجرا بوده اند.))
راقم سطور حسن حسن زاده آملی گوید: بسیاری از صحابه در واقعه غدیر خم حضور داشته اند، و به شاءن نزول کریمه : یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین. [1] به راءی المعین شاهد بوده اند، و فرموده رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم : الا من کنت مولا، فهذا علی مولاه ، اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله و احب من احبه ... را به حضرو عیانی شنوده اند؛ ولکن هنوز بدن رسول خدا دفن نشده بود که ...، و یا به قول سید حمیزی در قصیده عینیه :
حتی اذا واروه فی لحده
و انصرفوا عن دفنه ضیعوا
ما قال الاءمس و اوصی به
و آثروا الضر بما ینفع
و قطعوا ارحامه بعده
فسوف یجزون بما قطعوا
لاجرم آن فرقه جن مسلمان مؤ من را (رحمه الله علیهم ) بر این قوم انس ، فضر شرف است ؛ فاعتبروا یا اولی الابصار. [2]
[1]. سوره مائده / 68.
[2]. هزار و یک کلمه ، ج 3، ص 301 - 300.
تعداد صفحات : 10